سنگان

گزارش صعود ب قله سحر

حدود ساعت هفت صبح در حالی که بارش باران ادامه داشت از تقاطع اتوبان همت - جنت آباد حرکت کردیم ب سمت روستای سنگان؛ هواي بسيار مطبوع و چشم انداز هاي زيباي مسير، نويد بخش يك روز خوب ديگر بود

شرکت کنندگان بسیار خوب این برنامه 

حدود ساعت هفت و نيم بود كه رسيديم ب روستاي سنگان؛ فك كنم نرسيده ب روستاي سنگان بالا بعد از جاده امامزاده عقيل بود كه ما پيچيديم سمت راست و وارد يه جاده خاكي شديم كه پس از چند دقيقه وارد كارگاه احداث اتوبان تهران شمال شديم كه چيني ها در آن كار مي كردن؛ اينجا بود كه فهميدم راه رو اشتباه اومديم

ماشينهارو يه جاي خوب پارك كرديم و مشغول صبحانه خوردن شديم و بعد رفتيم سراغ چيني ها و با انواع و اقسام زبانها ؛ با هاشون صحبت كرديم كه مسير رو ازشون بپرسيم ولي متوجه نشدن كه نشدن  با مشورت دوستان قرار شد از سمت چپ بريم روي يال اول شايد از اونجا مسير اصلي مشخص بشه!

روی یال اول با چشم انداز روستای سنگان 

 

بدون شرح

اینجا کمی استراحت کردیم!

اگه گفتید اون دونفر اون پایین دارن چیکار می کنن

هیجان خاصی داره وقتی یه مسیری رو می ری که قبلا کسی نرفته

 

سحر ؛ ما و رد بر جا مانده

 

پيش بسوي قله

 

حدود ساعت ۱۲ در حالي كه باد نسبتا تندي در حال وزش بود به قله  مي رسيم؛ جي پي اس ارتفاع اين قله رو ۲۹۱۲ متر نشون مي داد! و ما چون نام اين قله رو نمي دونستيم ، اون رو تقديم كرديم ب سحر

 

دور تا دور ما چشم انداز هاي بسيار زيبايي وجود داشت و از اينجا قلل شمال تهران و قله پهنه سار و قلل ناز و كهار و . . . . و همينطور آبشار سنگان ديده مي شد! واقعا جاي بقيه دوستان خالي بود! 

شهد شيريني فتح قله گواري وجودتان باد

نماي ديگري از دوستان در قله سحر

 

برمی گردیم با خوشحالي فراوان

مرد هميشه خندان گروه، آقاي محسني

 

بدون شرح

 

دوستان شما در آسماني زيبا

 

يكي از  چشم انداز هاي بسيار زيبا از روي قله 

 

چند نكته:

- آقاي مهرنواز و خانم سحر پس از مدتها غيبت به ما افتخار دادن و به جمع ما پيوستن؛ اميدوارم در برنامه هاي بعدي نيز شاهد حضورشان باشيم.

- با همراهي خوب دوستان علي رغم اينكه بخاطر اشتباه من بجاي قله پهنه سار  مسير ديگري رفتيم؛ يك روز بسيار خوب و لذت بخشي رو سپري كرديم، همين جا از همراهي تون تشكر مي كنم و سعي مي كنم همچين اشتباهي مجدد پيش نياد!

- در پايان برنامه به رياست آقاي محسني در خصوص بهبود وضعيت آب و هوا و ارتباط آن با سلامتي  جلسه مفصلي برگزار شد كه جاي همه شما خالي بود

- شايد برنامه بعدي مجددا بريم قله پهنه سار رو فتح كنيم

  

همه همراه هميم!

صعود ب قله پهنه سار

مسير صعود: جبهه شمال شرقي، روستاي سنگان

حركت: پنجشنبه ساعت ۳۰/۶ تقاطع بزرگراه همت و جنت آباد

وضعيت جوي: بسيار عالي

جهت كسب اطلاعات بيشتر از اين قله مي توانيد ب وبلاگ نيما؛ پست قله پهنه سار از روستاي سنگان مراجعه كنيد! (آدرس وبلاگ نيما در قسمت لينك وبلاگ قرار دارد!)

همه همراه هميم!

       گاهي يك قدم، گاهي چند قدم!

                بعضيا چند دقيقه، بعضيا چند سال!

 

ب اميد ديدار

به زودی. . ..

به زودی در این مکان عکسهای شمال نصب می گردد

 

آپلود سنتر عکس رایگان

۷ صبح روز ۵شنبه

 

آپلود سنتر عکس رایگان

گل یا پوچ؟؟؟

آپلود سنتر عکس رایگان

خانم مبصر.... چهره شیرین هفته

آپلود سنتر عکس رایگان

آقای مدیر تنها و میز صبحانه

آپلود سنتر عکس رایگان

چه وقته عکس انداختنه.... زود باشید به آقای مدیر کمک کنید

 

آپلود سنتر عکس رایگان

آقا هاشم  زودتر صبحانه رو تموم کنید که خوابتون دیر نشه.... همه نگرانیممممم

 

آپلود سنتر عکس رایگان

سجاد جان شما صبحانه رو در آرامش صرف کن... کسی حواسش نیست... منم که خوابم

 

آپلود سنتر عکس رایگان

فکر کنم پل ورسک ؟؟؟!!!!

 

آپلود سنتر عکس رایگان

موج مکزیکی.... شلوغ نکنید دوستانننن

 آپلود سنتر عکس رایگان

کلاه برداری از همکار...

 

آپلود سنتر عکس رایگان

دورنمایی از دریاچه شورمست... هرکی دریاچه رو پیدا کنه جایزه داره

 

آپلود سنتر عکس رایگان

بقچه و آقای مدیر

 

آپلود سنتر عکس رایگان

یه سوالی برای من پیش اومده.... آقای نوری مشغول چه کاریست؟؟؟

 

آپلود سنتر عکس رایگان

عکس تکی مریم جان

 

آپلود سنتر عکس رایگان

عکس تکی پریسا... چه معنی داره اینقدر عکس تکی می اندازیدددد

 

آپلود سنتر عکس رایگان

به عوامل پشت صحنه توجه کنید

 

آپلود سنتر عکس رایگان

ناهار خوشمزه....

 

آپلود سنتر عکس رایگان

رقص آتش


آپلود سنتر عکس رایگان

نیمی از همه ما....

به امید دیدار در گلگشت های بعدی.......

 

دریاچه شورمست

دریاچه شورمست  تنها  دریاچه  طبیعی شهرستان  سواد کوه که وسعت آن ۱۵ هزار متر مربع و عمق آن ۵ متر است.این دریاچه در ۵٫۵ کیلومتری شهر پل سفید  واقع شده‌است.

دریاچهٔ طبیعی شهرستان سوادکوه، در ۶ کیلومتری غرب شهر پل سفید و در ارتفاعات مشرف به این شهر در مجاورت روستای شورمست واقع شده‌است. منظره این دریاچه با جنگل اطراف آن که از درختان کهنسال و بلند قامت توسکا پوشیده شده، آن را به یکی از زیباترین اماکن موجود در شهرستان سوادکوه تبدیل ساخته‌است.

 

 ساعت حدود ۶ و نیم صبح بود که حرکت کردیم به سمت دریاچه شورمست

همه بچه ها بودند به جز آقای زمانپور که شب قبل حرکت کرده بود برای تهیه و تدارک ناهار

زحمت ناهار بچه ها روز پنج شنبه افتاده بود گردن آقای زمانپور و والده محترمشون

خداروشکر همه بچه ها سرحال بودن و  به محض اینکه نشستیم تو ماشین حرکات موزون شروع شد

ساعت ۸ و نیم بود که بین راه ایستادیم برای صرف صبحانه

بعد از خوردن صبحانه به سمت مقصد حرکت کردیم و در راه چندین بار پل ورسک رو هم مشاهده کردیم

من (سمیه) برای اولین بار بود این مسیر و می اومدم و همیشه فکر می کردم که یک عدد بیشتر پل ورسک نداریم

ولی بعد از این سفر متوجه شدم که توی این مسیر حدودا ۱۲ تا پل ورسک داریم و خلاصه با بزرگترین پل ورسک چند تایی هم عکس انداختیم

با آقای زمانپور هم هماهنگ کردیم که ایشون رو ببینیم و باهم بریم سمت دریاچه شورمست

بعد از دیدن ایشون راه افتادیم به سمت دریاچه ... که البته کنار دریاچه نرفتیم و حدود نیم ساعتی جنگل نوردی کردیم و ۲۰ تایی هم عکس تکی انداختیم و کلی چوب برای آتیش روشن کردن لب دریا برای شب جمع کردیم و برگشتیم سمت ماشین و راه افتادیم سمت منزل پدری آقای زمانپور جهت خوردن ناهار

ساعت حدود ۳ بود رسیدیم به شیرگاه ( منزل پدر آقای زمانپور)

به خاطر دیر کردن بچه ها و آرومی بیش از حدشون و اینکه آبروریزی نشه جلوی در همسایه پدریشون

مارو بردند خونه آقای طالبی.... دوست آقای زمانپور

وقتی رسیدیم اونجا دیدیم زحمت کشیدن و سفره رو پهن کردند و منتظر ۱۵ نفر آدم گرسنه هستند برای صرف ناهار

ناهار ته چین خیلی خوشمزه ای بود که مادر ایشون زحمت کشیده بودند و جا داره که اینجا از  زحمتشون تشکر کنیم و از خدا براشون سلامتی بخوام

 از آقای طالبی و  برادر آقای زمانپور (احمد) هم به خاطر زحماتشون ممنونیم و بچه ها قول دادن که برای عروسی احمد زحماتش رو جبران کنن ....

بعد از ناهار راه افتادیم سمت فریدون کنار  و بعد از جابجا کردن وسایل رفتیم لب دریا  و بعد از روشن کردن آتیش و انجام دادن حرکات موزون برگشتیم خونه برای خوردن شام

شب خیلی خوبی بود

مدتها بود که اینجوری دور هم جمع نشده بودیم و هرکسی به نحوی داشت از این لحظه لذت می برد....

بعضی ها رقص... بعضی ها قلیون.... بعضی ها سوار کشتی شدن... بعضی ها هم ماهیگیری می کردن.... و عده ای هم فقط به تماشا ایستاده بودند و در حال شکار لحظه ها بودن....

حدودا دو ساعتی اونجا بودیم و بعدش اومدیم خونه  برای صرف شام

آقای محسنی زحمت کشیده بودن و جوجه خیلی خوشمزه ای آماده کرده بودن 

ساعت حدود ۱ بود که خوابیدیم و صبح ساعت ۷ بود که آقای مدیر بیدارمون کرد

البته من وقتی بیدار شدم که بیشتر بچه ها رفته بودند لب دریا برای ورزش صبحگاهی.....

زحمت نیمروی صبحانه هم افتاد گردن آقای محسنی و بعد از خوردن صبحانه راه افتادیم سمت ارفع کوه )فکر کنم اسمش همین بود)

به شیرگاه که رسیدیم آقای زمانپور از ما خداحافظی کرد و رفت که با آقای طالبی بیاد تهران

بعد از رسیدن به ارفع کوه بچه ها راه افتادن سمت بالا... نیمه های راه بعضی از بچه ها نتونستن بالاتر برن و به اتفاق آقای محسنی برگشتن پایین (خودمم جزء تنبل ها بودماا)

مشغول گرم کردن ناهار (نصف النهار دیروز) بودیم که بقیه بچه ها هم رسیدن و بعد از خوردن ناهار راه افتادیم سمت تهران

بین راه هم برنامه حرکات موزون بود و من هرچی به بچه ها تذکر می دادم که بسه دیگه.... ولی کسی گوشش بدهکار نبود.....

یه کوچولو هم به ترافیک خوردیم ولی خداروشکر به موقع رسیدیم به مقصد

این برنامه هم مطابق باقی برنامه ها خیلی عالی بود و بچه ها از کنار هم بودن لذت بردن

تشکر می کنیم از آقای صالحی و آقای محسنی که فرصتی بهمون میدن که در کنار هم خوش باشیم و شاید لحظاتی رو بدون دغدغه و نگرانی و مشکلات زندگی  در کنار هم خوش بگذرونیم ....

 تشکر ویژه بچه ها از والدین محترم آقای زمانپور. آقای طالبی و آقایان زمانپور (احمد - مسعود)

گذر زمان در دستان توست!

 سرچشمه های  دریاچه شور مست و صعود ب قله ارفع کوه

رفت: روز پنج شنبه ساعت شش صبح از چهار راه پارک وی

برگشت: روز جمعه حدود ساعت هفت شب

وسایل مورد نیاز:

۱- کیسه خواب ، كوله پشتي، كفش كوه و كفش راحتي، گتر، باتوم ، هدلايت يا چراغ قوه!

۲- پوشاك گرم ، بادگير ، دستكش و كلاه.

۳- ليوان ، بشقاب، قاشق، چنگال.

۴- دوربين عكاسي و ساير لوازم شخصي.

وضعيت هوا: آفتابي تا قسمتي ابري و دماي هوا بين ۳ تا ۸ درجه .

ملاحظات:

  - از آوردن وسايل اضافه خودداري گردد.

  - اقامت در ويلاي كنار ساحل فريدونكنار خواهد بود.

  -  دوستان عزيز و گرامي كه تمايل دارند در برنامه شركت نمايند حداكثر تا فردا سه شنبه ؛ حضور خودشون اعلام فرمايند. پيش بيني شده همه با يه ماشين بريم (حداكثر ۱۵ نفر) بنابراين محدوديت جا داريم!

ب اميد ديدار

صعود در برف

سلام دوستان

دو هفته بود که در برنامه ها شرکت نکرده بودم و دلم برای بچه ها و کوه تنگ شده بود. دلم می خواست این هفته در کنار بچه ها به قله کلکچال بروم. قرار ساعت 6 صبح بود، ولی روز قبل با آقای صالحی تماس گرفتم که من (الهه ) و دوستم مریم با یک ساعت تاخیر می آییم و خودمان را به شما می رسانیم.

ساعت 7:15 به پارک رسیدیم، تصمیم گرفتیم با سرعت و بدون مکث بالا برویم تا زودتر به بچه ها برسیم. خوشبختانه!! آقا هاشم دیر رسیده بود و گروه نیز آرام حرکت کرده بود و ما توانستیم در اولین توقف بچه ها ، به آنها برسیم.

این بار آقایون  صالحی و محسنی (اعضا همیشه در صحنه)، آقا هاشم، سیاوش، سمانه ، من (الهه ) و مریم گروه همه ما را تشکیل داده بودیم. 

پارک جمشیدیه

 

ایستگاه دو

بعد از معرفی مریم ، به سمت ایستگاه کلکچال راه افتادیم. هوا بسیار عالی بود، همه سرحال و شاد ، با سرعت خوب به سمت ایستگاه در حرکت بودیم که:

اولین نکته اخلاقی: بنی آدم اعضای یکدیگرند . . . .

آقای صالحی علاوه بر آنکه حواسش به گروه است، کوهنوردان دیگر را نیز مد نظر دارد و در صورت لزوم به کمک آنها می شتابد.

پس اجازه بدهید به آقای صالحی افتخار کنیم و به ایشان لقب شوالیه یک را بدهیم.( ممکن است بعدا لازم شود این لقب را به دیگر افراد گروه نیز بدهیم.)

مسیر بسیار خلوت و روح نواز بود

در اطراف ما خانمی در راه مانده، به سختی بالا می آمد و تمام مشکلاتی که برای فرد بدون آمادگی برای اولین کوهپیمایی پیش می آید را همراه داشت.( من درکش می کنم، احتمالا در حالت مرگ است و به خودش و بانی ناسزا میگوید.) آقای صالحی به کمک ایشان شتافت و آرام آرام او را به ایستگاه رساند.

عاشقان کوه و طبیعت

 

پناهگاه کولکچال

بعد از خوردن صبحانه مفصل در ایستگاه، آماده رفتن به قله شدیم. در این مرحله مریم از ما خداحافظی کرد و برگشت . ما نیز به سمت قله رهسپار شدیم.

شروع حرکت با باران زیبایی همراه بود و در راه کم کم تبدیل به برف شد.

 شروع بارش

 

در یال کمی استراحت کردیم ، میوه خوردیم و آقا حسام به ما ملحق شد تا همراه هم تا قله برویم.

از یال تا قله را در برف (تقریبا 30 سانت برف نشسته بود و همچنان هم بارش ادامه داشت.) طی کردیم. بسیار منظره زیبا و بی نظیری بود، از آن منظره ها که در فیلم ها می بینید، سراسر محیط سفید، هوا غبار برف دارد و مسیرها قابل شناسایی نیست و گروهی در آن سرگردان هستند ، انگار دور خودشان می چرخند، تا نزدیکی مرگ می روند اما در لحظات آخر گروه امداد می رسد . . .

نترسید داستان بود، گروه ما شوالیه صالحی را داشت که به راحتی ما را تا قله هدایت کرد.

البته ناگفته نماند که بعضی ها دنبال بهانه برای برگشت می گشتند اما نشد که بشه!! مسیر بدون راهنما همان داستان بالا را تداعی می کرد.

ب سمت قله در بارش سنگین برف

 

بالاخره به قله رسیدیم.

بادی به غبغب انداختیم، اطراف را نگاه کردیم، عکسی گرفتیم و به سمت پایین حرکت کردیم.

صعود ب قله

جای همه شما خالی

 

آفرین به شما

 

برمی گردیم با شادی

ناهار را در ایستگاه خوردیم. بفرمایید ناهار:

سمانه با میرزاقاسمی

آقای محسنی با الویه و تزیینات روی آن

آقا هاشم با سبزی خوردن تازه

و . . . . ما هم مهمان بودیم .

برگشت از ایستگاه مه زیبایی مسیر را پوشانده بود، کم کم هوا تاریک شد و باران ملایمی شروع به باریدن کرد، آقای محسنی و سیاوش آواز می خواندند.

بله این قسمت یادآور فیلم های رمانتیک بود . . . . . . . . . . آه  . . . . . . . . جاشون خیلی خالی . . . . . . .

به پارک رسیدیم و مدهوش از زیبایی طبیعت و هوا، صعود عالی و همراهی دوستان خوب از هم خداحافظی کردیم.

 

خدا حافظ تا سلامی دیگر

ب امید دیدار

تغيير برنامه

درود بر دوستان خوب و گرامي

يه خبر دارم كه براي بعضيا خوبه  و براي بعضيا نه  و براي بعضي ديگه فرقي نمي كنه

با توجه ب اينكه آخر اين هفته وضعيت هوا در جاهايي كه مي خواستيم بريم باراني هستش و احتمالا روي قله ممكنه برف بياد برنامه  به هفته آينده موكول مي شود!

بجاش اين هفته ميريم قله كلكچال

زمان  و مكان حركت: پنجشنبه ساعت شش  صبح درب دوم پارك جمشيديه.

وضعيت هوا: آفتابي قسمتي ابري و مقداري باراني!

وسايل مورد نياز:  . . . . .

ملاحظات:  . . . . . .